فصل اول: فضیلت ازدواج
1. تاثیر ازدواجش
2. ازدواج در هنگام تنگدستی
3. ازدواج رحمت است
4. آفات بی همسری
فصل دوم: وظیفه توانگران
5. تلاش در ازدواج بی همسران
6. در سایه عرش
7. منظور نظر حق
8. بهترین وساطت
9. ازدواج با دینداران
10. دیدار قبل از وصلت
11. دیدار عروس و داماد قبل از ازدواج
12. سؤال از اوصاف
فصل چهارم: عروس و داماد شایسته
13. خواستگار مذهبی و خوش اخلاق
14. داماد هم شان
15. عروس شایسته
فصل پنجم: انتخاب سرنوشت
16. دقت در انتخاب
17. وصلت نکردن با خانواده ناشایست
. ازدواج با دوشیزگان
19. رضایت داماد
احادیثی گهربار درباره یتیم نوازی
حدیث (1) رسول اكرم صلى الله علیه و آله :
خَیرُ بَیتٍ فِى المُسلِمینَ بَیتٌ فیهِ یَتیمٌ یُحسَنُ إِلَیهِ وَشَرُّ بَیتٍ فِى المُسلِمینَ بَیتٌ فیهِ یَتیمٌ یُساءُ إِلَیهِ أَنَا وَكافِلُ الیَتیمِ فِى الجَنَّةِ هكَذا؛
بهترین خانه هاى مسلمانان خانه اى است كه در آن یتیمى باشد و به او نیكى كنند و بدترین خانه هاى مسلمانان خانه اى است كه در آن یتیمى باشد و با او بدى كنند، من و سرپرست یتیم در بهشت مانند دو انگشت همراهیم.
نهج الفصاحه ص470 ، ح 1510
----------------------------------
حدیث (2) امام على علیه السلام :
ما مِن مُؤمِنٍ و َلا مُؤمِنَةٍ یَضَعُ یَدَهُ عَلى رَسِ یَتیمٍ تَرَحُّما لَهُ إِلاّ كَتَبَ اللّه لَهُ بِكُلِّ شَعرَةٍ مَرَّت یَدُهُ عَلَیها حَسَنَةً؛
هیچ مرد و زن مؤمنى نیست كه دست محبت بر سر یتیمى بگذارد، مگر این كه خداوند به اندازه هر تار مویى كه بر آن دست كشیده است ثوابى برایش بنویسد.
وسایل الشیعه ج21 ، ص375 - بحارالأنوار(ط-بیروت)ج72، ص4، ح9
----------------------------------
حدیث (3) رسول اكرم صلى الله علیه و آله :
كُنْ لِلْیَتِیمِ كَالْأَبِ الرَّحِیمِ وَ اعْلَمْ أَنَّكَ تَزْرَعُ كَذَلِكَ تَحْصُد
براى یتیم چون پدر مهربان باش، و بدان كه هر چه كِشت كنى همان مى دروى.
بحارالأنوار(ط-بیروت)ج74، ص171
----------------------------------
حدیث (4) رسول اكرم صلى الله علیه و آله :
مَنْ عَالَ یَتِیماً حَتَّى یَسْتَغْنِیَ عَنْهُ أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِذَلِكَ الْجَنَّةَ كَمَا أَوْجَبَ لِأَكْلِ مَالِ الْیَتِیمِ النَّارَ.
هر كس یتیمى را سرپرستى كند تا آن كه بى نیاز گردد، خداوند به سبب این كار بهشت را بر او واجب سازد، همچنان كه آتش دوزخ را بر خورنده مال یتیم واجب ساخته است.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج72، ص4، ح8
----------------------------------
حدیث (5) رسول اكرم صلى الله علیه و آله :
أَ تُحِبُّ أَن یَلینَ قَلبُكَ وَتُدرِكَ حاجَتَكَ؟ اِرحَمِ الیَتیمَ و َامسَح رَاسَهُ وَ أَطعِمهُ مِن طَعامِكَ یَلِن قَلبُكَ و َتُدرِك حاجَتَكَ؛
آیا دوست دارى نرمدل شوى و به خواسته ات برسى؟ به یتیم مهربانى كن و دست محبت بر سر او بكش و از غذایت به او بخوران، تا دلت نرم شود و به خواسته ات برسى.
نهج الفصاحه ص160 ، ح 27
----------------------------------
حدیث (6) رسول اكرم صلى الله علیه و آله :
ثلاثة فی ظلّ العرش یوم القیامة یوم لا ظلّ إلّا ظلّه: و اصل الرّحم یزید اللَّه فی رزقه و یمدّ فی أجله و امرأة مات زوجها و ترك علیها أیتاما صغارا و قالت: لا أتزوّج على أیتامی حتّى یموتوا أو یغنیهم اللَّه و عبد صنع طعاما فأضاف ضیفه و أحسن نفقته فدعا علیه الیتیم و المسكین فأطعمهم لوجه اللَّه عزّ و جل
سه كس روز رستاخیز هنگامى كه سایه اى جز سایه عرش نیست در سایه آن جاى دارند، كسى كه با خویشان نیكى كند خداوند روزى او را زیاد و عمرش را دراز كند و زنى كه شوهرش بمیرد و اطفال صغیرى باقى گذارد و وى گوید من با وجود یتیمان خود شوهر نمیكنم تا بمیرند یا خداوند آنها را بى نیاز كند و كسى كه غذائى فراهم آورد و بمهمان خود بخوراند و پذیرائى او را كامل كند سپس یتیم و فقیر را بر آن دعوت كند و آنها را براى رضاى خدا غذا دهد.
نهج الفصاحه ص420 ، ح 1220
----------------------------------
حدیث (7) رسول اكرم صلى الله علیه و آله :
مَنْ كَفَلَ یَتِیماً وَ كَفَلَ نَفَقَتَهُ، كُنْتُ أَنَا وَ هُوَ فِی الْجَنَّةِ كَهَاتَیْن
کسی که یتیمی را کفالت کند و نفقهاش را کفالت کند، من و او در بهشت مانند این دو انگشت همسایه یكدیگریم.
قرب الاسناد(ط-الحدیثه) ص94
----------------------------------
حدیث (8) امام باقر علیه السلام :
أَربَعٌ مَن كُنَّ فیهِ بَنَى اللّه لَهُ بَیتا فِى الجَنَّةِ: مَن آوَى الیَتیمَ وَ رَحِمَ الضَّعیفَ و َأَشفَقَ عَلى والِدَیهِ وَ أَنفَقَ عَلَیهِما و َرَفِقَ بِمَملوكِهِ؛
چهار چیز است كه اگر در كسى باشد خداوند خانه اى در بهشت براى او بنا مى كند: كسى كه یتیمى را پناه بدهد، به ناتوان رحم كند، نسبت به پدر و مادرش دلسوز و مهربان باشد، براى آنها خرج كند و با مملوك خود مدارا نماید.
محاسن ج1، ص8، ح23
----------------------------------
حدیث (9) رسول اكرم صلى الله علیه و آله :
لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَى السَّمَاءِ رَأَیْتُ قَوْماً تُقْذَفُ فِی أَجْوَافِهِمُ النَّارُ- وَ تَخْرُجُ مِنْ أَدْبَارِهِمْ فَقُلْتُ مَنْ هَؤُلَاءِ یَا جَبْرَئِیلُ فَقَالَ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ یَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْما
شبى كه به آسمان برده شدم گروهى را دیدم كه در شكم هاى آنان آتش افكنده مى شود و از مخرجشان خارج مى گردد. گفتم: اى جبرئیل، اینها كیستند؟ گفت: اینها كسانى هستند كه اموال یتیمان را به ناحق مى خورند.
وسایل الشیعه ج17 ، ص248 -بحارالأنوار(ط-بیروت) ج76، ص267، ح2
----------------------------------
حدیث (10) رسول اكرم صلى الله علیه و آله :
اِنَّ فِى الجَنَّةِ دارا یُقالُ لَها دارُ الفَرَحِ لایَدخُلُها اِلاّ مَن فَرَّحَ یَتامَى المُؤمِنینَ؛
در بهشت خانه اى هست كه آن را شادى سرا گویند و جز آنان كه یتیمان مؤمنان را شاد كرده اند وارد آن نمى شوند.
نهج الفصاحه ص 329 ، ح 864
----------------------------------
حدیث (11) پیامبر صلى الله علیه و آله :
خَیْرُ بَیْتٍ فِى الْمُسلِمینَ بَیْتٌ فیهِ یَتیمٌ یُحْسَنُ اِلَیْهِ وَ شَرُّ بَیْتٍ فِى الْمُسْلِمینَ بَیْتٌ فیهِ یَتیمٌ یُساءُ إلَیْهِ اَنَا وَ كافِلُ الْیَتیمِ فِى الْجَنَّةِ هكَذا؛
بهترین خانه هاى مسلمانان، خانه اى است كه در آن یتیمى باشد كه به او نیكى مى شود و بدترین خانه هاى مسلمانان خانه اى است كه در آن یتیمى باشد كه با او بدى مى شود، من و سرپرست یتیم در بهشت مانند دو انگشت همراهیم.
نهج الفصاحه ص470 ، ح 1510
اَلبَغىُ یَصرَعُ الرِّجالَ وَ یُدنِى الآجالَ؛
ظلم و ، انسان را زمین مى زند و مرگ ها را نزدیك مى سازد.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 345 ، ح 7937
مَن عامَلَ النّاسَ فَلَم یَظلِمهُم وَ حَدَّثَهُم فَلَم یَكذِبهُم وَ وَعَدَهُم فَلَم یَخلِفهُم فَهُوَ مِمَّن كَمُلَت مُرُوءتُهُ وَ ظَهَرَت عَدالَـتُهُ وَ وَجَبَت اُخُوَّتُهُ و َحَرُمَت غیبَتُهُ؛
هر كس در معاشرت با مردم به آنان ظلم نكند، دروغ نگوید و خلف وعده ننماید، جوانمردیش كامل، عدالتش آشكار، برادرى با او واجب و غیبتش حرام است.
خصال ص 208، ح 28
وَ الذُّنُوبُ الّتى تُنزِلُ النِّقَمَ عِصیانُ العارِفِ بِالبَغىِ وَ التَطاوُلُ عَلَى النّاسِ وَ الاِستِهزاءُ بِهِم وَ السُّخریَّةُ مِنهُم ؛
گناهانى كه باعث نزول عذاب مى شوند، عبارت اند از: ستم كردن شخص از روى آگاهى، به حقوق مردم، و دست انداختن و مسخره كردن آنان.
معانى الاخبار ص 270 و 271 ، ح 2
الذُّنُوبُ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ الْبَغْیُ وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تُورِثُ النَّدَمَ الْقَتْلُ وَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ الظُّلْمُ وَ الَّتِی تَهْتِكُ السُّتُورَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ الَّتِی تَحْبِسُ الرِّزْقَ اِّنَا وَ الَّتِی تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ قَطِیعَةُ الرَّحِمِ وَ الَّتِی تَرُدُّ الدُّعَاءَ وَ تُظْلِمُ الْهَوَاءَ عُقُوقُ الْوَالِدَیْن
گناهی كه نعمت ها را تغییر مى دهد، به حقوق دیگران است. گناهى كه پشیمانى مى آورد، قتل است. گناهى كه گرفتارى ایجاد مى كند، ظلم است. گناهى كه آبرو مى بَرد، شرابخوارى است. گناهى كه جلوى روزى را مى گیرد، ست. گناهى كه مرگ را شتاب مى بخشد، قطع رابطه با خویشان است. گناهى كه مانع استجابت دعا مى شود و زندگى را تیره و تار مى كند، نافرمانى از پدر مادر است.
علل الشرایع ج 2، ص 584 ، ح 27
مَنْ ظَلَمَ أَفْسَدَ أَمَرَهُ وَ مَنْ جَارَ قَصُرَ عُمُرُه
هر كس ظلم كند، امرش فاسد و عمرش كوتاه مى شود.
مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج 12 ، ص 99 ، ح 13629
شیعَتُنَا المُتَباذِلونَ فى وِلایَتِنا، اَلمُتَحابّونَ فى مَوَدَّتِنا اَلمُتَزاوِرونَ فى اِحیاءِ اَمرِنا اَلَّذینَ اِن غَضِبوا لَم یَظلِموا وَ اِن رَضوا لَم یُسرِفوا، بَرَكَةٌ عَلى مَن جاوَروا سِلمٌ لِمَن خالَطوا؛
شیعیان ما كسانى اند كه در راه ولایت ما بذل و بخشش مى كنند، در راه دوستى ما به یكدیگر محبت مى نمایند، در راه زنده نگه داشتن امر و مكتب ما به دیدار هم مى روند. چون خشمگین شوند، ظلم نمى كنند و چون راضى شوند، زیاده روى نمى كنند، براى همسایگانشان مایه بركت اند و نسبت به هم نشینان خود در صلح و آرامش اند.
كافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 236 و 237 ، ح 24
اَلصَّدیقُ مَن كانَ ناهیا عَنِ الظُّلمِ و َالعُدوانِ مُعینا عَلَى البِرِّ و َالاحسانِ؛
دوست، كسى است كه از ظلم و گرى باز دارد و بر انجام خوبى و نیكى یارى كند.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 415 ، ح 9477
ثَلاثٌ مَن كُنَّ فیهِ فَهِىَ راجِعَةٌ عَلى صاحِبِها: اَلبَغىُ و َالمَكرُ و َالنَّكثُ؛
سه خصلت است كه در هر كس باشد (آثارش) به خود او بر مى گردد: ظلم كردن، فریب دادن و تخلّف از وعده.
نهج الفصاحه ص 422 ، ح 1281
أَعدَلُ النّاسِ مَن أَنصَفَ مَن ظَلَمَهُ؛
عادل ترین مردم كسى است كه با كسى كه به او ظلم كرده با انصاف رفتار كند.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 394 ، ح 9104
مَن عَفا عَن مَظلَمَةٍ أَبدَ لَهُ اللّه بِها عِزّا فِى الدُّنیا وَ الآخِرَةِ؛
هر كس از ظلمى كه در حق او شده گذشت كند، خداوند به جاى آن در دنیا و آخرت به او عزّت مى بخشد.
بحار الانوار (ط-بیروت) ج 66 ، ص 382
أَفضَلُ الجِهادِ مَن أَصبَحَ لایَهُمُّ بِظُلمِ أَحَدٍ؛
برترین جهاد آن است كه انسان روز خود را آغاز كند در حالى كه در اندیشه ستم كردن به احدى نباشد.
من لا یحضر الفقیه ج 4 ، ص 353 ، ح 5762 - محاسن ج 1، ص292، 449
و َقَد سُئِلَ عَن مَكارِمِ الخلاقِ فقال اَلعفوُ عَمَّن ظَلَمَكَ وَ صِلَةُ مَن قَطَعَكَ وَ إعطاءُ مَن حَرَمَكَ و َقَولُ الحَقِّ و َلَو عَلى نَفسِكَ؛
درباره مكارم الاخلاق سئوال شد، فرمودند: گذشت از كسى كه به تو ظلم كرده، رابطه با كسى كه با تو قطع رابطه كرده، عطا به آن كس كه از تو دریغ داشته است و گفتن حق اگر چه بر ضد خودت باشد.
مجمع البحرین ج 6 ، ص 153 {شبیه این حدیث در معانی الاخبار ص 191 ، ح 1 }
قُلوبُ الرَّعِیَّةِ خَزائِنُ راعیها فَما اَوْدَعَها مِنْ عَدْلٍ اَوْ جَوْرٍ وَجَدَهُ؛
دلهاى مردم خزانه هاى حاكم است، پس آنچه از عدالت و یا ظلم در آنها بگذارد، همان را خواهد یافت.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 346 ، ح 7982
مَهْدىُّ اُمَّتِى الَّذى یَمْلاُ الاَرْضَ قِسْطا وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ جَوْرا وَ ظُلْما؛
مهدى امت من كسى است كه هنگام پر شدن زمین از بیداد و ظلم، آن را پر از قسط و عدل خواهد كرد.
كتاب سلیم بن قیس ص910 - کمال الدین و تمام نعمه ص258
اَلظُّلْمُ ثَلاثَةٌ: فَظُلْمٌ لایَغْفِرُهُ اللّهُ وَ ظُلْمٌ یَغْفِرُهُ وَ ظُلْمٌ لا یَتْرُكُهُ، فَأَمَّا الظُّلْمَ الَّذى لا یَغْفِرُ اللّهُ فَالشِّرْكُ قالَ اللّهُ: إنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ» و َأَمَّا الظُّلْمَ الَّذى یَغْفِرُهُ اللّهُ فَظُلْمُ الْعِبادِ أَنْفُسَهُمْ فیما بَیْنَهُمْ و َبَیْنَ رَبِّهِمْ و َأَمَّا الظُّلْمَ الَّذى لا یَتْرُكُهُ اللّهُ فَظُلْمُ الْعِبادِ بَعْضُهُمْ بَعْضا؛
ظلم سه قسم است: ظلمى كه خدا نمى آمرزد، ظلمى كه مى آمرزد و ظلمى كه از آن نمى گذرد، اما ظلمى كه خدا نمى آمرزد شرك است. خداوند مى فرماید: حقا كه شرك ظلمى بزرگ است» و اما ظلمى كه خدا مى آمرزد، ظلم بندگان به خودشان میان خود و پروردگارشان است اما ظلمى كه خدا از آن نمى گذرد ظلم بندگان به یكدیگر است.
نهج الفصاحه ص 561 ، ح 1924
اِتَّقوا دَعْوَةَ الْمَظْلومِ و َإنْ كانَ كافِرا فَإِنَّها لَیْسَ دونَها حِجابٌ؛
از نفرین مظلوم بترسید اگر چه كافر باشد، زیرا در برابر نفرین مظلوم پرده و مانعى نیست.
نهج الفصاحه ص 164 ، ح 48
مَنْ أَخَذَ لِلْمَظْلومِ مِنَ الظّالِمِ كانَ مَعىَ فِى الْجَنَّةِ مصاحُبا؛
هر كس داد مظلوم را از ظالم بگیرد، در بهشت با من یار و همنشین باشد.
کنز الفؤاد ج1 ، ص 135 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 72، ص 359، ح 74
إِنَّ النّاسَ إِذا رَأَوُا الظّالِمَ فَلَمْ یَأْخُذوا عَلى یَدَیْهِ أَوْشَكَ أَنْ یَعُمَّهُمُ اللّهُ بِعِقابٍ مِنْهُ؛
مردم آنگاه كه ظالم را ببینند و او را باز ندارند، انتظار مىرود كه خداوند همه را به عذاب خود گرفتار سازد.
نهج الفصاحه ص 323 ، ح 833
لِیَنْصُرِ الرَّجُلُ أَخاهُ ظالِما أَوْ مَظْلُوما إِنْ كانَ ظالِما فَیَنْهیهُ فَإِنَّهُ لَهُ نُصْرَةٌ و َإِنْ كانَ مَظْلوما فَیَنْصُرُهُ؛
انسان باید برادر (دینى) خویش را یارى كند چه ظالم باشد چه مظلوم اگر ظالم باشد او را باز دارد كه این به منزله یارى كردن اوست و اگر مظلوم باشد یاریش كند.
نهج الفصاحه ص 665، ح 2422
مَا انْتَصَرَ اللَّهُ مِنْ ظَالِمٍ إِلَّا بِظَالِمٍ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ كَذلِكَ نُوَلِّی بَعْضَ الظَّالِمِینَ بَعْضاً.
خداوند هیچگاه از ظالم انتقام نگرفت مگر به وسیله ظالمى دیگر و این سخن خداى عز ّو جلّ است كه: و بدین سان ظالمان را به سزاى اعمالى كه مى كنند بر یكدیگر مسلّط مى كنیم».
کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 334 ، ح 19 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 72 ، ص 313، ح 28
اَللّهُمَّ إِنّى أَعوذُبِكَ مِنْ. أَنْ نَعْضِدَ ظالِما أَوْ نَخْذُلُ مَلْهوفا أَؤْ نَرومَ ما لَیْسَ لَنا بِحَقٍّ؛
خدایا به تو پناه مى برم. از این كه ظالمى را یارى كنیم و یا مظلوم و دلسوخته اى را بى یاور گذاریم و یا آنچه حق ما نیست بخواهیم.
صحیفه سجادیه ص 56 ،فرازی از دعاى 8
مَنْ طَلَبَ عِزّا بِظُلْمٍ وَ باطِلٍ أَوْرَثَهُ اللّهُ ذُلاًّ بِإِنْصافٍ وَ حَقٍّ؛
هر كس عزّت را با ظلم و باطل طلب كند، خداوند به انصاف و حق ذلّت نصیبش مى نماید.
شرح نهج البلاغه (ابن ابى الحدید) ج20، ص309، ح536
استعیذوا باللَّه من الفقر و العیلة و من أن تظلموا أو تظلموا.
به خدا پناه ببرید از فقر و تنگدستی اینكه ظلم كنید و یا زیر بار ظلم بروید.
نهج الفصاحه ص 208 ، ح 278
خَیْرُ النّاسِ مَنْ اِنْ اُغْضِبَ حَلُمَ وَ اِنْ ظُلِمَ غَفَرَ وَ اِنْ اُسىءَ اِلَیْهِ اَحْسَنَ؛
بهترین مردم كسى است كه اگر او را به خشم آورند، بردبارى نماید و چنانچه به او ظلم شود، ببخشاید و چون به او بدى شود، خوبى كند.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 285 ، ح 6394
اوصیكُما بِتَقْوَى اللّهِ. وَ كونا لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا؛
شما را سفارش مى كنم به تقواى الهى. و دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید.
نهج البلاغه (صبحی صالح) ص 421 ، از نامه 47
مَنْ اَشْفَقَ عَلى نَفْسِهِ لَمْ یَظْلِمْ غَیْرَهُ؛
هر كس دلسوز خود باشد به دیگران ظلم نمىكند.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 456 ، ح 10400
خَیْرُ الْمُلوكِ مَنْ اَماتَ الْجَوْرَ وَ اَحْیَى الْعَدْلَ؛
بهترین فرمانروا كسى است كه ظلم را از بین ببرد و عدل را زنده كند.
شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم ج3، ص 431، ح 5005
لیس من شیعتنا من ظلم الناس
از شیعیان ما نیست ، كسى كه به مردم ظلم كند.
غرر الاخبار ص 136
لَیْسَ شَىْءٌ اُطیعَ اللّهُ فیهِ اَعْجَلَ ثَوابا مِنْ صِلَةِ الرَّحِمِ وَ لَیْسَ شَىْءٌ اَعْجَلَ عِقابا مِنَ الْبَغْىِ وَ قَطیعَةِ الرَّحِمِ؛
هیچ طاعتى نیست كه پاداشش زودتر از صله رحم برسد و مجازاتى سریعتر از مجازات ظلم و قطع رحم نیست.
نهج الفصاحه ص 661 ، ح 2398
مَنْ باعَ نَفْسَهُ بِغَیْرِ نَعیمِ الْجَنَّةِ فَقَدْ ظَلَمَها؛
هر كس خودش را جز به نعمت بهشت بفروشد، براستى كه به خویشتن ظلم كرده است.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 232 ، ح 4628
یا بُنَىَّ . اِذا دَعَتْكَ القُدْرَةُ عَلى ظُلْمِ مَنْ هُوَ دونَكَ فَاذْكُرْ قُدْرَةَ اللّهِ عَلَیْكَ؛
فرزندم . هرگاه قدرت، تو را به ظلم بر زیردستت فرا خواند، قدرت خدا را بر خودت به یادآور.
ارشاد القلوب(دیلمى) ج1، ص 72 و 73
مَنْ اَصْبَحَ لا یَهِمُّ بِظُلْمِ اَحَدٍ غَفَرَ اللّهُ مَا اجْتَرَمَ؛
هر كس صبح كند و قصد ظلم كردن به كسى را نداشته باشد، خداوند جُرم و گناه او را مىبخشد.
كافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 332، ح 8
ظَـلَمَ الْحَقَّ مَنْ نَصَرَ الْباطِلَ
هر كس باطل را یارى كند، به حق ستم كرده است.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 71 ، ح 1021
مَنْ ظَـلَمَ ظُلِمَ؛
هر كس ستم كند، ستم مىبیند.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 100 ، ح 1725
مَن أخَذَ لِلمَظلُومِ مِنَ الظّالِمِ کانَ مَعِیَ فی الجَنَّةِ مُصاحِباً.
هر که داد ستمدیده را از ظالم بگیرد در بهشت با من همنشین خواهد بود.
کنز الفؤاد ج1 ، ص 135 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 72، ص 359
ألظُّلمُ یُزلُّ القَدَمَ وَ یَسلُبُ النِّعَمَ وَ یُهلِکُ الاُمَمَ.
ظلم قدم را می لرزاند، نعمتها را سلب می کند و امتها را به نابودی می کشاند.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 456 ، ح 10411
إیّاكَ و َالخَدیعَةَ فَإِنَّ الخَدیعَةَ مِن خُلُقِ اللَّئِیم
از فریب دادن بپرهیز. زیرا فریب، خوى فرومایگان است.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 291 ، ح 6494
من ظلم مظلمة أخذ بها فی نفسه أو ماله أو ولده.
هر که ظلمی کند به سبب آن ظلم در جانش یا مالش یا فرزندانش گرفتار شود.
وافی ج 5 ، ص 968 ، ح 3393
1 - آفةالکلام الاطالة
آفت سخن ، پرگوئی است .
THE BANE OF SPEECH IS PROLIXITY
کوتاه سخن گوی ، گر از نیکوئی
اندر سخن خود ، اثری می جوئی
هنگام سخن ، حذر ز پر گوئی کن
چون آفت گفتار بود پرگوئی
.
2 - آفةالعلم ترک العمل به ، آفة العمل ترک الاخلاص فیه
آفت دانش ، عمل نکردن به آن و آفت عمل ، اخلاص نداشتن در آن است.
THE BANE OF KNOWLEDGE IS ABSTINENCE FROM ACTION THE BANE OF GOOD DEEDS IS DOING THEM WITHOUT SINCERITY
آن گفته که شد بری زکردار ، هواست
وان کار که خالی از خلوص است ، هباست
افسوس از آن علم که عاری زعمل
فریاد از آن عمل که توام به ریاست
3 - آفة العامة العالم الفاجر ، آفة العدل السلطان الجائر
آفت جان مردم ، دانائی است که فسق و فجور کند و دشمن عدل و داد ، سلطانی است که ظلم و جور ورزد .
AN IMMORAL SAVANT IS A MENACE TO PEOPLE A CRUEL KING IS A MENACE TO JUSTICE
آن دانائی ، که اهل فسق است و فساد
وان سلطانی که اهل جور است وعناد
زین هردو تباهکار ظالم ، فریاد
کان دشمن مردم است و این دشمن داد
4 - ابدا السائل بالنوال قبل السوال فانک ان احوجته الی سوالک اخذت من حر وجهه اکثر مما اعطیته
پیش از آنکه سائل ، چیزی از تو بخواهد ، ببخش پرداز زیرا اگر مجال دهی که لب به سوال گشاید ، بیش از آنچه به او می بخشی ،
آبرویش را می ریزی !
MAKE YOUR DONATION BEFORE THE NEEDY MAN ASKS FOR IT IF YOU LET HIM UTTER HIS NEEDS YOU TAKE MORE FROM HIS SELF RESPECT THAN WHAT YOU GIVE TO HIM
خواهی چو فقیررا ببخشی زر ومال
مگذار که او دهان گشاید به سوال
ورنه چوکند سوال چندانکه دهیش
زان بیشتر ، آبروش گردد پامال
5 - ابذل لصدیقک کل الموده و لا تبذل له الطمانینه
به دوست هر چه می سپاری بسپار جز راز خودرا
ENTRUST YOUR FRIEND WITH ANYTHING BUT YOUR SECRETS
آن راز که بایدش نهفتن ، زنهار
با هیچکسی مگو ، چه اغیار و چه یار
جزراز ، که آن سپردنی نیست به کس
هر چیز به دوست می سپاری ، بسپار
6 - اَبلَغُ ناصِحٍ لَکَ الدّنیا لَوانتَصَحتَ
گیتی ، برای تو شیواترین پند آموز است اگر پند پذیر باشی
THE WORLD IS YOUR MOST ELOQUENT COUNSELLOR , IF YOU ARE SUSCEPTIBLE TO COUNSEL
دوران زمانه ، پند چون قند دهد
وآن پند ، به مردم خردمند دهد
باشی تو اگر به جان و دل پند پذیر
هر لحظه تورا ، زمانه صد پند دهد
.
7 - اتقو الله الذی ان قلتم سمع و ان اضمرتم علم
بترسید از خدای که اگر بگوئید می شنود و اگر فکر کنید ، می داند .
Fear God who hears when you speak , and knows what you think
مومن زخدا جدا شدن نتواند
هم زو بهراسد و هم اورا خواند
هر ذکر که می کنی خدا می شنود
هر فکر که می کنی ، خدا می داند
.
8 - اجتناب السیئات اولی من اکتساب الحسنات
ترک گناه ، بهتر از درک ثواب است .
A voiding vices is better than acquiring vitrues .
ای گشته به تیشه گنه خانه خراب
اندر عقب ثواب چندین مشتاب
گرجهد کند کسی پی ترک گناه
به زانکه بکوشد از پی درک ثواب
قال الامام هادی (علیه السلام):
1-جبران نقص
لِبَعْضِ مَوالیهِ: عاتِبْ فُلانًا وَ قُلْ لَهُ: إِنَّ اللّهَ إِذا أَرادَ بِعَبْد خَیْرًا إِذا عُوتِبَ قَبِلَ:
امام على النّقى(علیه السلام) به یكى از دوستانش فرمود:فلانى را توبیخ كن و به او بگو: خداوند چون خیر بنده اى خواهد، هر گاه توبیخ شود، بپذیرد. {و در صدد جبران نقص خود برآید.}
-2 جایگاه اجابت دعا
إِنَّ لِلّهِ بِقاعًا یُحِبُّ أَنْ یُدْعى فیها فَیَسْتَجیبَ لِمَنْ دَعاهُ وَ الْحَیْرُ مِنْها:
همانا براى خداوند بقعه هایى است كه دوست دارد در آنها به درگاه او دعا شود و دعاى دعاكننده را به اجابت رساند، و حائر حسین(علیه السلام)یكى از آنهاست.
-3 خداترسى
مَنِ اتَّقَى اللّهَ یُتَّقى، وَ مَنْ أَطاعَ اللّهَ یُطاعُ، وَ مَنْ أَطاعَ الْخالِقَ لَمْ یُبالِ سَخَطَ الَمخْلُوقینَ. وَ مَنْ أَسْخَطَ الْخالِقَ فَلْیَیْقَنَ أَنْ یَحِلَّ بِهِ سَخَطُ الَْمخْلُوقینَ: هر كس از خدا بترسد، مردم از او بترسند، و هر كه خدا را اطاعت كند، از او اطاعت كنند، و هر كه مطیع آفریدگار باشد، باكى از خشم آفریدگان ندارد، و هر كه خالق را به خشم آورد، باید یقین كند كه به خشم مخلوق دچار مى شود.
4- مَنْ جَمَعَ لَكَ وُدَّهُ وَ رَأْیَهُ فَاجْمَعْ لَهُ طاعَتَكَ:
هر كه دوستى و نظر نهایى اش را براى تو همه جانبه گرداند، طاعتت را براى او همه جانبه گردان.
5- اوصاف پروردگار
إِنَّ اللّهَ لا یُوصَفُ إِلاّ بِما وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ، وَ أَنّى یُوصَفُ الَّذى تَعْجِزُ الْحَواسُّ أَنْ تُدْرِكَهُ وَ الاَْوْهامُ أَنْ تَنالَهُ وَ الْخَطَراتُ أَنْ تَحُدَّهُ وَ الاَْبْصارُ عَنِ الاِْحاطَةِ بِهِ. نَأى فى قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فى نَأْیِهِ، كَیَّفَ الْكَیْفَ بِغَیْرِ أَنْ یُقالَ: كَیْفَ، وَ أَیَّنَ الاَْیْنَ بِلا أَنْ یُقالَ: أَیْنَ، هُوَ مُنْقَطِعُ الْكَیْفِیَّةِ وَ الاَْیْنِیَّةِ، أَلْواحِدُ الاَْحَدُ، جَلَّ جَلالُهُ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْماؤُهُ:
6- اثر بخش خداست، نه روزگار
لا تَعْدُ وَ لا تَجْعَلْ لِلاَْیّامِ صُنْعًا فى حُكْمِاللّهِ:
از حدّ خود نكن و براى روزگار هیچ اثرى در حكم خدا قرار نده.
7- نتیجه بى اعتنایى به مكر خدا
مَنْ أَمِنَ مَكْرَ اللّهِ وَ أَلیمَ أَخْذِهِ، تَكَبَّرَ حَتّى یَحِلَّ بِهِ قَضاؤُهُ وَ نافِذُ أَمْرِهِ، وَ مَنْ كانَ عَلى بَیِّنَة مِنْ رَبِّهِ هانَتْ عَلَیْهِ مَصائِبُ الدُّنْیا وَ لَوْ قُرِضَ وَ نُشِرَ:
هر كه از مكر خدا و مؤاخذه دردناكش آسوده زِیَد، تكبّر پیشه كند تا قضاى خدا و امر نافذش او را فراگیرد، و هر كه بر طریق خداپرستى، محكم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وى سبك آید و اگر چه مقراض شود و ریز ریز گردد.
8- تقیّه
لَوْ قُلْتُ إِنَّ تارِكَ التَّقِیَّةِ كَتارِكِ الصَّلوةِ لَكُنْتُ صادِقًا:
اگر بگویم كسى كه تقیّه را ترك كند مانند كسى است كه نماز را ترك كرده، هر آینه راست گفته ام.
9- شكر و شاكر
الشّاكِرُ أَسْعَدُ بِالشُّكْرِ مِنْهُ بِالنِّعْمَةِ الَّتى أَوْجَبَتِ الشُّكْرَ لاَِنَّ النِّعَمَ مَتاعٌ وَ الشُّكْرُ نِعَمٌ وَ عُقْبى:
شخص شكرگزار، به سبب شكر، سعادتمندتر است تا به سبب نعمتى كه باعث شكر شده است. زیرا نعمت، كالاى دنیاست و شكرگزارى، نعمتِ دنیا و آخرت است.
10- دنیا جایگاه آزمایش
إِنَّ اللّهَ جَعَلَ الدُّنْیا دارَ بَلْوى وَ الاْخِرَةَ دارَ عُقبى وَ جَعَلَ بَلْوَى الدُّنْیا لِثَوابِ الاْخِرَةِ سَبَبًا وَ ثَوابَ الاْخِرَةِ مِنْ بَلْوَى الدُّنْیا عِوَضًا:
همانا كه خداوند دنیا را سراى امتحان و آزمایش ساخته و آخرت را سراى رسیدگى قرار داده است، و بلاى دنیا را وسیله ثواب آخرت، و ثواب آخرت را عوض بلاى دنیا قرار داده است.
خانواده
امام صادق (علیه السلام):
مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِأهْلِهِ زِیدَ فی عُمْرِهِ
هرکه با خانوادۀ خود خوشرفتار باشد، بر عمرش افزوده می شود
By treating one’s family members well, onewill prolong his life.
کافی، ج 8، ص 219
روز ستمدیدگان
امام علی (علیه السلام):
یَوْمُ المَظْلومِ عَلَی الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ یَوْمِالظّالِمِ عَلَی المَظْلومِ
روز ستمدیده بر ستمکار سختتر است از روز ستمکار بر ستمکشیده
The day of the oppressed over the oppressorwill be harder than the day of the oppressor over the oppressed.
نهج البلاغه، حکمت 241
صلوات بر فاطمه (س)
رسول خدا (صلّی الله علیه وآله):
یا فاطِمَةُ! مَنْ صَلَّى عَلَیْکِ غَفَرَ اللهُ لَهُوألْحَقَهُ بِی حَیْثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ
ای فاطمه! هر که بر تو درود فرستد، خداوند او را بیامرزد و هرجای بهشت باشم او را به من ملحق کند
O Fātimah, if someone utters Salawāt upon you,God will forgive him and lead him to my position in paradise.
بحار الأنوار، ج 43، ص 55
حضرت فاطمه
رسول خدا (صلّی الله علیه وآله):
فَاطِمَةُ أعَزُّ النَّاسِ عَلَیَّ
فاطمه عزیزترین مردم نزد من است
Fātimah is the dearest person to me.
بشارة المصطفی، ص 70
میانهروی
امام علی (علیه السلام):
ما عالَ إمْرَئٌٌ اِقتَصَدَ
هر که میانهروی کند، فقیر نشود
He who is moderate shall not taste poverty.
وسائل الشیعه، ج 9، ص403
امام علی (علیه السلام):
الاِسْتِشَارَةُ عَیْنُ الهِدایَةِ وَقَدْ خاطَرَ مَنِاسْتَغنَى بِرَأْیِهِ
م چشمه هدایت است و هر کس نظر خود را کافی بداند خود را بهمخاطره انداخته است
Consultation is the chief way of guidance; hewho is content with his own opinion endangers himself.
نهجالبلاغه، حکمت 211
حضرت فاطمه (علیها السلام):
جَعَلَ اللهُ الصَّلاةَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الکِبْرِ
خداوند نماز را برای دور ساختن شما از تکبر قرار داد
Allah has laid down ritual prayer to keep youaway from arrogance and conceit.
احتجاج طبرسی، ج 1، ص 258
تلاش برای خانواده
امام صادق (علیه السلام):
الکادُّ عَلی عِیالِهِ کَالمُجاهِدِ فِی سَبیلِ اللهِ
کسی که برای خانوادۀ خود تلاش میکند همچون مجاهد در راه خداست
He who strives to earn money for [the comfortof] his family is like one who fights in the way of Allah.
کافی، ج 5، ص 88
خوشبینی به (تقدیرالهی)
امام رضا (علیه السلام):
أحْسِنِ الظَّنَ بِاللهِ فَإنَّ مَنْ حَسَّنَ ظَنَّهُ بِاللهِکانَ اللهُ عِنْدَ ظَنِّهِ
به (تقدیر) خداوند خوشبین باش، زیرا هرکه به خداوند خوشبینباشد، خداوند طبق گمانش رفتار خواهد کرد
Have a good opinion of God, for whoever has agood opinion of God He will treat him in the same way.
تحف العقول، ص 472
پایداری در کار
رسول خدا (صلّی الله علیه وآله):
أحَبُّ الأعْمالِ إلَی اللهِ أدْوَمُها وَإنْ قَلَّ
محبوبترین کارها پیش خداوند پایدارترین آنهاست، اگر چه اندکباشد
To God, the best act is the one which is morelasting, however scanty that might be.
صحیح مسلم، ح 1305
دوستی اهل بیت (ع)
رسول اکرم (صلّی الله علیه وآله):
لِکُلِّ شَیْءٍ أسَاسٌ وَأسَاسُ الإِسْلامِ حُبُّنا أهْلَالبَیْتِ
هر چیزی اساس و پایهای دارد و اساس اسلام، محبت ما اهل بیتاست
Everything has a foundation and the foundationof Islam is loving us, the Prophet's household.
کافی، ج 2، ص 45
اهمیت دوستی
پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله):
المَرءُ عَلی دینِ خَلیلِهِ فَلیَنظُرْ أحَدُکُم مَن یُخالِلُ
آدمى بر آیین دوست خود است؛ پس هر یک از شما مراقب باشد که باچه کسى دوستى مىکند
Man is influenced by the faith of his friends;be careful of whom you associate with.
بحارالأنوار: 74 / 192
همسایه
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها):
یا بُنَیَّ، الجارُ ثُمَّ الدّارِ
پسرم، اول همسایه، سپس اهل خانه
My dear son, always place your neighborsbefore your own family.
بحار الانوار، ج 43، ص 81
مدارا کردن با مردم
رسول خدا (صلّی الله علیه وآله):
مُداراةُ النّاسِ نِصْفُ الإیمانِ، وَ الرِّفقُ بِهِْم نِصْفُالعَیْشِ
مدارا کردن با مردم نیمى از ایمان است و ملاطفت با آنان نیمىاز زندگی
Tolerance towards people secures half of one’sfaith, and showing leniency towards them is half of one’s life.
کافی، ج 2، ص 117
محبوبه خدا
رسولخدا (صلّی الله علیه وآله) :
إنَّ اللهَ یَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ، وَ یَرْضَیلِرِضَاهَا
خداوند با خشم فاطمه به خشم میآید و با خشنودی او خشنود میشود
Surely, God will be angered by Fatimah'sdispleasure and will be pleased by her pleasure.
بحار الأنوار، ج 43
دوست داشتنیهای دنیا
حضرت فاطمه (سلام الله علیها):
حُبِّبَ إلیَّ مِنْ دُنْیاکُمْ ثَلاثٌ : تلاوَةُ کِتابِ اللهِوَالنَّظَرُ فی وَجْهِ رَسولِ اللهِ وَالإنْفاقُ فی سَبیلِ اللهِ
از دنیای شما سه چیز را دوست دارم : تلاوت قرآن، نگاه به چهرۀرسول خدا (ص) و انفاق در راه خدا
Three things of this world fascinate me:reading the Ķurān, looking at the Prophet’s face, and alms-giving in the way ofAllah.
نهجالحیاه، ح 164
ارزش دانشمندان
رسول خدا (صلّی الله علیه وآله):
العُلَماءُ مَصابیحُ الأرضِ وخُلَفاءُ الأنبیاءِ ووَرَثَتیووَرَثَةُ الأنبِیاءِ
دانشمندان، چراغهای زمین، جانشینان پیامبران،وارثان من و وارثان پیامبرانند
Scholars are the torches of the earth, theprophets’ representatives, and heirs to me and the other prophets.
نهج الفصاحه، ح 2014
معلم
امام علی (علیه السلام):
مَن أمَرَکَ بِإصلاحِ نفسِکَ فهُو أحَقُّ مَن تُطِیعُهُ
کسی که تو را به اصلاح نفست فرمان دهد، سزاواترین کسی است کهاز او اطاعت کنی
He who commands you to improve your soul isthe best whom you obey
میزان الحکمه، ح 11304
یاری مؤمن
امام صادق (علیه السلام):
اللهُ فی عَوْنِ الْمُؤْمِنِ، مادامَ المُؤْمِنُ فی عَوْنِأخیهِ
تا وقتی که مؤمن در پی یاری برادر خویش باشد، خداوند یاور اوست
God will help a believer so long as he seeksto help his brethren.
بحار الأنوار، ج 74
امام صادق (ع):
حُبُّ الدُّنْیا رَأسُ کُلِّ خَطیِئَةِ
دنیا دوستی منشأ هرگناه است
The love of this [material] world is theorigin of all vices.
امام رضا (علیهالسلام):
مَنْ طَلَبَ الأمْرَ مِنْ وَجْهِهِ لَمْ یَزَلَّ، فَإنْ زَلَّلَمْ تَخْذُلْهُ الحیلةُ
هر که اهدافش را از راه درست دنبال کند، نخواهد لغزید، اگر همبلغزد راه چاره بر او بسته نمی شود
Anyone pursuing his goals honestly does notslip up and if he does, he can seek a way out.
بحار الأنوار، ج 78، ص 356
حضرت فاطمه (سلام الله علیها):
نَحْنُ وَسیلَتُهُ فی خَلْقِهِ وَنَحْنُخاصَّتُهُ وَمَحَلُّ قُدسِهِ
ما واسطه الهی در میان مردمایم و ماییمبرگزیدگان خدا و جایگاه قدس او
We - Ahl al-Bayt- are God’s agents amongstpeople, we have been chosen by God, and we have been endowed with His holiness.
شرح نهجالبلاغه، ابنابیالحدید، ج 16
حضرت فاطمه (سلام الله علیها):
مَنْ أصْعَدَ إلَی اللهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، أهْبَطَ اللهُإلَیْهِ أفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ
هر که عبادت خالصانه خود را به سوی خدا بالا فرستد، خداوندبرترین مصلحت او را بر او فرو خواهد فرستاد
God will grant the best thing out ofexpediency to everyone who prayer.Sincerely.
بحار الأنوار، ج 70
چهل حدیث نورانی از امام کاظم(علیه السلام)
قالَ الاِْمامُ الْکاظم(علیه السلام) :
1- تعقّل و معرفت
ما بَعَثَ اللّهُ أَنْبِیاءَهُ وَ رُسُلَهُ إِلى عِبادِهِ إِلاّلِیَعْقِلُوا عَنِ اللّهِ، فَأَحْسَنُهُمُ اسْتِجابَهً أَحْسَنُهُمْ مَعْرِفَةًلِلّهِ، وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللّهِ أَحْسَنُهُمْ عَقْلاً وَ أَعْقَلُهُمْأَرْفَعُهُمْ دَرَجَةً فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ.»:
خداوند پیامبران و فرستادگانش را به سوى بندگانش بر نینگیخته، مگر آن که از طرفخدا تعقّل کنند. پس نیکوترینشان از نظر پذیرش، بهترینشان از نظر معرفت به خداست، وداناترینشان به کار خدا، بهترینشان از نظر عقل است، و عاقلترین آنها، بلند پایهترینشان در دنیا و آخرت است.
2- حجّت ظاهرى و باطنى
إِنَّ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حُجَّتَیْنِ، حُجَّةً ظاهِرَةً وَحُجَّةً باطِنَةً، فَأمّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الاَْنْبِیاءُ وَالاَْئِمَّةُ وَ أَمَّا الْباطِنَةُ فَالْعُقُولُ.»:
همانا براى خداوند بر مردم دو حجّت است، حجّت آشکار و حجّت پنهان، امّا حجّت آشکارعبارت است از: رسولان و پیامبران و امامان; و حجّت پنهانى عبارت است از عقولمردمان.
3- صبر و گوشهگیرى از اهل دنیا
أَلصَّبْرُ عَلَى الْوَحْدَةِ عَلامَةُ قُوَّةِ الْعَقْلِ، فَمَنْعَقَلَ عَنِ اللّهِ تَبارَکَ وَ تَعالى إِعْتَزَلَ أَهْلَ الدُّنْیا وَالرّاغِبینَ فیها وَ رَغِبَ فیما عِنْدَ رَبِّهِ وَ کانَ اللّهُ آنِسَهُ فِىالْوَحْشَةِ وَ صاحِبَهُ فِى الْوَحْدَةِ، وَ غِناهُ فِى الْعَیْلَةِ وَ مُعِزَّهُفى غَیْرِ عَشیرَة.»:
صبر بر تنهایى، نشانه قوّت عقل است، هر که از طرف خداوند تبارک و تعالى تعقّل کنداز اهل دنیا و راغبین در آن کناره گرفته و بدانچه نزد پروردگارش است رغبت نموده، وخداوند در وحشت انیس اوست و در تنهایى یار او، و توانگرى او در ندارى و عزّت او دربىتیره و تبارى است.
4- عاقلان آینده نگر
إِنَّ الْعُقَلاءَ زَهَدُوا فِى الدُّنْیا وَ رَغِبُوا فِیالاْخِرَةِ لاَِنَّهُمْ عَلِمُوا أَنَّ الدُّنْیا طالِبَةٌ وَ مَطْلُوبَةٌ وَالاْخِرَةُ طالِبَةٌ وَ مَطْلُوبَةٌ مَنْ طَلَبَ الاْخِرَةَ طَلَبَتْهُ الدُّنْیاحَتّى یَسْتَوْفى مِنْها رِزْقَهُ، وَ مَنْ طَلَبَ الدُّنْیا طَلَبَتْهُالاْخِرَةُ فَیَأْتیهِ الْمَوْتُ فَیُفْسِدُ عَلَیْهِ دُنْیاهُ وَ آخِرَتَهُ.»:
به راستى که عاقلان، به دنیا بىرغبتند و به آخرت مشتاق; زیرا می دانند که دنیاخواهانست و خواسته شده و آخرت هم خواهانست و خواسته شده، هر که آخرت خواهد دنیا اورا بخواهد تا روزىِ خود را از آن دریافت کند، و هر که دنیا را خواهد آخرتش بهدنبال است تا مرگش رسد و دنیا و آخرتش را بر او تباه کند.
5- تضرّع براى عقل
مَنْ أَرادَ الْغِنى بِلا مال وَ راحَةَ الْقَلْبِ مِنَ الْحَسَدِوَ السَّلامَةَ فِى الدّینِ فَلْیَتَضَّرَعْ إِلَى اللّهِ فى مَسْأَلَتِهِ بِأَنْیُکْمِلَ عَقْلَهُ، فَمَنْ عَقَلَ قَنَعَ بِما یَکْفیهِ وَ مَنْ قَنَعَ بِمایَکْفیهِ اسْتَغْنى وَ مَنْ لَمْ یَقْنَعْ بِما یَکْفیهِ لَمْ یُدْرِکِ الْغِنىأَبَدًا.»:
هر کس بی نیازى خواهد بدون دارایى، و آسایش دل خواهد بدون حسد، و سلامتى دین طلبد،باید به درگاه خدا زارى کند و بخواهد که عقلش را کامل کند، هر که خرد ورزد، بدانچهکفایتش کند قانع باشد. و هر که بدانچه او را بس باشد قانع شود، بی نیاز گردد. و هرکه بدانچه او را بس بُوَد قانع نشود، هرگز به بی نیازى نرسد.
6- دیدار با مؤمن براى خدا
مَنْ زارَ أَخاهُ الْمُؤْمِنَ لِلّهِ لا لِغَیْرِهِ، لِیَطْلُبَبِهِ ثَوابَ اللّهِ وَ تَنَجُّزَ ما وَعَدَهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ وَکَّلَ اللّهُعَزَّوَجَلَّ بِهِ سَبْعینَ أَلْفِ مَلَک مِنْ حینَ یَخْرُجُ مِنْ مَنْزِلِهِحَتّى یَعُودَ إِلَیْهِ یُنادُونَهُ: أَلا طِبْتَ وَ طابَتْ لَکَ الْجَنَّةُ،تَبَوَّأْتَ مِنَ الْجَنَّةِ مَنْزِلاً.»:
هر کس ـ فقط براى خدا نه چیز دیگر ـ به دیدن برادر مؤمنش رود تا به پاداش ووعدههاى الهى برسد، خداوند متعال، از وقت خروجش از منزل تا برگشتن او، هفتاد هزارفرشته بر او گمارد که همه ندایش کنند: هان! پاک و خوش باش و بهشت برایت پاکیزه بادکه در آن جاى گرفتى.
7- مروّت، عقل و بهاى آدمى
لا دینَ لِمَنْ لا مُرُوَّةَ لَهُ، وَ لا مُرُوَّةَ لِمَنْ لاعَقْلَ لَهُ، وَ إِنَّ أَعْظَمَ النّاسِ قَدْرًا الَّذى لایَرَى الدُّنْیالِنَفْسِهِ خَطَرًا، أَما إِنَّ أَبْدانَکُمْ لَیْسَ لَها ثَمَنٌ إِلاَّالْجَنَّةَ، فَلا تَبیعوها بِغَیْرِها.
کسى که جوانمردى ندارد، دین ندارد; و هر که عقل ندارد، جوانمردى ندارد. به راستىکه باارزشترین مردم کسى است که دنیا را براى خود مقامى نداند، بدانید که بهاى تنشما مردم، جز بهشت نیست، آن را جز بدان مفروشید.
8- حفظ آبروى مردم
مَنْ کَفَّ نَفْسَهُ عَنْ أَعْراضِ النّاسِ أَقالَهُ اللّهُعَثْرَتَهُ یَوْمَ الْقِیمَةِ وَ مَنْ کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کَفَّ اللّهُعَنْهُ غَضَبَهُ یَوْمَ الْقِیمَةِ.»:
هر که خود را از آبروریزى مردم نگهدارد، خدا در روز قیامت از لغزشش می گذرد، و هرکه خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند در روز قیامت خشمش را از او باز دارد.
9- عوامل نزدیکى و دورى به خدا
أَفْضَلُ ما یَتَقَرَّبُ بِهِ الْعَبْدُ إِلَى اللّهِ بَعْدَالْمَعْرَفَةِ بِهِ الصَّلاةُ وَ بِرُّ الْوالِدَیْنِ وَ تَرْکُ الْحَسَدِ وَالْعُجْبِ وَ الْفَخْرِ.»:
بهترین چیزى که به وسیله آن بنده به خداوند تقرّب مىجوید، بعد از شناختن او، نمازو نیکى به پدر و مادر و ترک حسد و خودبینى و به خود بالیدن است.
10- عاقل دروغ نمی گوید
إِنَّ الْعاقِلَ لا یَکْذِبُ وَ إِنْ کانَ فیهِ هَواهُ.»:
همانا که عاقل دروغ نمی گوید، گرچه طبق میل و خواسته او باشد.
11- حکمت کم گویى و سکوت
قِلَّةُ الْمَنْطِقِ حُکْمٌ عَظیمٌ، فَعَلَیْکُمْ بِالصَّمْتِ،فَإِنَّهُ دَعَةٌ حَسَنَةٌ وَ قِلَّةُ وِزْر، وَ خِفَّةٌ مِنَ الذُّنُوبِ.»:
کم گویى ، حکمت بزرگى است، بر شما باد به خموشى که شیوه اى نیکو و سبک بار و سببتخفیف گناه است.
12- هرزه گویى بى حیا
إِنَّ اللّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلى کُلِّ فاحِش قَلیلِ الْحَیاءِلا یُبالى ما قالَ وَ لا ما قیلَ لَهُ.»:
همانا خداوند بهشت را بر هر هرزه گوِ کم حیا که باکى ندارد چه می گوید و یا به اوچه گویند حرام گردانیده است.
13- متکبّر، داخل بهشت نمی شود
إِیّاکَ وَ الْکِبْرَ، فَإِنَّهُ لا یَدْخُلِ الْجَنَّةَ مَنْ کانَفى قَلْبِهِ مِثْقالُ حَبَّة مِنْ کِبْر.»:
از کبر و خودخواهى بپرهیز، که هر کسى در دلش به اندازه دانه اى کبر باشد، داخلبهشت نمی شود.
14- تقسیم کار در شبانه روز
إِجْتَهِدُوا فى أَنْ یَکُونَ زَمانُکُمْ أَرْبَعَ ساعات:ساعَةًلِمُناجاةِ اللهِ، وَساعَةً لاَِمْرِالْمَعاشِ، وَساعَةً لِمُعاشَرَةِ الاِْخْوانِوالثِّقاةِ الَّذینَ یُعَرِّفُونَکُمْ عُیُوبَکُمْ وَیُخَلِّصُونَ لَکُمْ فِىالْباطِنِ، وَساعَةً تَخْلُونَ فیها لِلَذّاتِکُمْ فى غَیْرِ مُحَرَّم وَبِهذِهِالسّاعَةِ تَقْدِروُنَ عَلَى الثَّلاثِ ساعات.»:
بکوشید که اوقات شبانه روزى شما چهار قسمت باشد:1 ـ قسمتى براى مناجات با خدا، 2 ـقسمتى براى تهیّه معاش، 3 ـ قسمتى براى معاشرت با برادان و افراد مورد اعتماد کهعیبهاى شما را به شما می فهمانند و در دل به شما اخلاص مىورزند، 4 ـ و قسمتى را همدر آن خلوت می کنید براى درک لذّتهاى حلال [و تفریحات سالم] و به وسیله انجام اینقسمت است که بر انجامِ وظایف آن سه قسمت دیگر توانا می شوید.
15- همنشینى با دیندار و عاقل خیرخواه
مُجالَسَةُ أَهْلِ الدّینِ شَرَفُ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، وَمُشاوَرَةُ الْعاقِلِ النّاصِحِ یُمْنٌ وَ بَرَکَةٌ وَ رُشْدٌ وَ تَوْفیقٌ مِنَاللّهِ، فَإِذا أَشارَ عَلَیْکَ الْعاقِلُ النّاصِحُ فَإِیّاکَ وَ الْخِلافَفَإِنَّ فى ذلِکَ الْعَطَبَ.»:
همنشینى اهل دین، شرف دنیا و آخرت است، و م با خردمندِ خیرخواه، یُمن و برکت ورشد و توفیق از جانب خداست، چون خردمند خیرخواه به تو نظرى داد، مبادا مخالفت کنىکه مخالفتش هلاکت بار است.
16- پرهیز از اُنس زیاد با مردم
إِیّاکَ وَ مُخالَطَةَ النّاسِ وَ الاُْنْسَ بِهِمْ إِلاّ أَنْتَجِدَ مِنْهُمْ عاقِلاً وَ مَأْمُونًا فَآنِسْ بِهِ وَ اهْرُبْ مِنْ سایِرِهِمْکَهَرْبِکَ مِنَ السِّباعِ الضّارِیَةِ.»:
بپرهیز از معاشرت با مردم و انس با آنان، مگر این که خردمند و امانتدارى در میانآنها بیابى که [در این صورت] با او انس گیر و از دیگران بگریز، به مانند گریز تواز درنده هاى شکارى.
17- نتیجه حبِّ دنیا
مَنْ أَحَبَّ الدُّنْیا ذَهَبَ خَوْفُ الاْخِرَةِ مِنْ قَلْبِهِ وَما أُوتِىَ عَبْدٌ عِلْمًا فَازْدادَ لِلدُّنیا حُبًّا إِلاَّ ازْدادَ مِنَ اللّهِبُعْدًا وَ ازْدادَ اللّهُ عَلَیْهِ غَضَبًا.»:
هر که دنیا را دوست بدارد، خوف آخرت از دلش برود، و به بنده اى دانشى ندهند که بهدنیا علاقه مندتر شود، مگر آن که از خدا دورتر و مورد خشم او قرار گیرد.
- پرهیز از طمع و تکیه بر توکّل
إِیّاکَ وَ الطَّمَعَ، وَ عَلَیْکَ بِالْیَأْسِ مِمّا فى أَیْدِىالنّاسِ، وَ أَمِتِ الطَّمَعَ مِنَ الَْمخْلُوقینَ، فَإِنَّ الطَّمَعَ مِفْتاحٌلِلذُّلِّ، وَ اخْتِلاسُ الْعَقْلِ وَاخْتِلاقُ الْمُرُوّاتِ، وَ تَدْنیسُالْعِرْضِ وَ الذَّهابُ بِالْعِلْمِ. وَ عَلَیْکَ بِالاِْعْتِصامِ بِرَبِّکَ وَالتَّوَکُّلِ عَلَیْهِ.
از طمع بپرهیز، و بر تو باد به ناامیدى از آنچه در دست مردم است، طمع را ازمخلوقین بِبُر که طمع، کلیدِ خوارى است، طمع، عقل را مىرباید و مردانگى رانابودکند و آبرو را می آلاید و دانش را از بین می برد. بر تو باد که به پروردگارتپناه برى و بر او توکّل کنى.
19- نتایج امانتدارى و راستگویى
أَداءُ الأَمانَةِ وَ الصِّدْقُ یَجْلِبانِ الرِّزْقَ، وَالْخِیانَةُ وَ الْکِذْبُ یَجْلِبانِ الْفَقْرَ وَ النِّفاقَ.»:
امانتدارى و راستگویى، سبب جلب رزق و روزی اند، و خیانت و دروغگویى، سبب جلب فقر ودورویى.
20- سقوطِ برترى جوى
إِذا أَرادَ اللّهُ بِالذَّرَّةِ شَرًّا أَنْبَتَ لَها جَناحَیْنِ،فَطارَتْ فَأَکَلَهَا الطَّیْرُ.»:
هر گاه خداوند بدى مورچه را بخواهد، به او دو بال می دهد که پرواز کند تا پرنده هااو را بخورند.
21- حقگویى و باطل ستیزى
إِتَّقِ اللّهَ وَ قُلِ الْحَقَّ وَ إِنْ کانَ فیهِ هَلاکُکَفَإِنَّ فیهِ نَجاتُکَ إِتَّقِ اللّهَ وَدَعِ الْباطِلَ وَ إِنْ کانَ فیهِنَجاتُکَ، فَإِنَّ فیهِ هَلاکُکَ.»:
از خدا بترس و حقّ را بگو، اگرچه نابودى تو در آن باشد. زیرا که در واقع، نجات تودر آن است.از خدا بترس و باطل را واگذار، اگرچه نجات تو در آن باشد، زیرا که درواقع، نابودى تو در آن است.
22- تناسب بلا و ایمان
أَلْمُؤْمِنُ مِثْلُ کَفَّتَىِ الْمیزانِ کُلَّما زیدَ فى إِیمانِهِزیدَ فى بَلائِهِ.»:
مؤمن همانند دو کفّه ترازوست، هر گاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش افزودهگردد.
23- کفّاره خدمت به حاکمان
کَفّارَةُ عَمَلِ السُّلْطانِ أَلاِْحْسانُ إِلَى الاِْخْوانِ.»:
کفّاره کارمندى سلطان، احسان به برادران دینى است.
24- نافله و تقرّب
صَلاةُ النَّوافِلِ قُرْبانٌ اِلَى اللّهِ لِکُلِّ مُؤْمِن. .»:
نماز نافله راه نزدیک شدن هر مؤمنى به خداوند است. .
25- اصلاح و گذشت
یُنادى مُناد یَوْمَ القِیمَةِ: أَلا مَنْ کانَ لَهُ عَلَى اللّهِأَجْرٌ فَلْیَقُمْ، فَلا یَقُومُ إِلاّ مَنْ عَفَى وَ أَصْلَحَ، فَأَجْرُهُ عَلَىاللّهِ.»:
ندا کننده اى در روز قیامت ندا می کند:آگاه باشید، هر که را بر خدا مزدى استبرخیزد، و برنمىخیزد، مگر کسى که گذشت کرده و اصلاح بین مردم نموده باشد، پسپاداشش با خدا خواهد بود.
26- بهترین صدقه
عَوْنُکَ لِلضَّعیفِ مِنْ أَفْضَلِ الصَّدَقَةِ.»:
کمک کردنت به ناتوان از بهترین صدقه است.
27- سختى ناحقّ
یَعْرِفُ شِدَّةَ الْجَوْرِ مَنْ حُکِمَ بِهِ عَلَیْهِ.»:
سختى ناحقّ را آن کس شناسد که بدان محکوم گردد.
28- گناهان تازه، بلاهاى تازه
کُلَّما أَحْدَثَ الناسُ مِنَ الذُّنُوبِ مالَمْ یَکُونُوایَعْمَلُونَ أَحْدَثَ اللّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلاء ما لَمْ یَکُونُوایَعُدُّونَ.»:
هر گاه مردم گناهان تازه کنند که نمی کردند، خداوند بلاهایى تازه به آنها دهد کهبه حساب نمی آوردند.
29- کلید بصیرت
تَفَقَّهُوا فى دینِ اللّهِ فَإِنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُالْبَصیرَةِ، وَ تَمامُ الْعِبادَةِ وَ السَّبَبُ إِلَى الْمَنازِلِ الرَّفیعَةِوَ الرُّتَبِ الْجَلیلَةِ فِى الدّینِ وَ الدُّنْیا، وَ فَضْلُ الْفَقیهِ عَلَىالْعابِدِ کَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْکَواکِبِ، وَ مَنْ لَمْ یَتَفَقَّهْ فىدینِهِ لَمْ یَرْضَ اللّهُ لَهُ عَمَلاً.»:
در دین خدا دنبال فهم عمیق باشید، زیرا که فهم عمیقِ دین، کلید بصیرت و بینایى وکمال عبادت و سبب تحصیل درجات بلند و مراتب بزرگ در امور دین و دنیاست.
و برترى فقیه بر عابد، مانند برترى آفتاب است بر کواکب، و کسى که در دینش فهم عمیقنجوید، خداوند هیچ عملى را از او نپسندد.
30- دنیا، بهترین وسیله
إِجْعَلُوا لاَِنْفُسِکُمْ حَظًّا مِنَ الدُّنْیا بِإِعْطائِها ماتَشْتَهى مِنَ الْحَلالِ وَ ما لا یَثْلِمُ الْمُرُوَّةَ وَ ما لا سَرَفَ فیهِ، وَاسْتَعینُوا بِذلِکَ عَلى أُمُورِ الدّینِ، فَإِنَّهُ رُوِىَ لَیْسَ مِنّا مَنْتَرَکَ دُنْیاهُ لِدینِهِ أَوْ تَرَکَ دینَهُ لِدُنْیاهُ».»:
براى خود بهره اى از دنیا برگیرید و آنچه خواهش حلال باشد و رخنه در جوانمردىایجاد نکند و اسراف نباشد منظور دارید، و به این وسیله براى انجام امور دین یارىجویید. زیرا که روایت شده است: از ما نیست کسى که دنیایش را براى دینش ترک گویدیا دینش را براى دنیایش رها سازد.»
31- انتظار فَرَج
أَفْضَلُ الْعِبادَةِ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ إِنْتِظارُ الْفَرَجِ.»:
بهترین عبادت بعد از شناخت خداوند، انتظار فَرَج و گشایش است.
32- مِهرورزى با مردم
أَلتَّوَدُّدُ إِلَى النّاسِ نِصْفُ الْعَقْلِ.»:
مِهرورزى و دوستى با مردم، نصف عقل است.
33- پرهیز از خشم
مَنْ کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کَفَّ اللّهُ عَنْهُ عَذابَیَوْمِ الْقِیمَةِ.»:
هر که خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب روز قیامت را از او باز می دارد.
34- قویترین مردم
مَنْ أَرادَ أَنْ یَکُونَ أَقْوَى النّاسِ فَلْیَتَوَکَّلْ عَلَىاللّهِ.»:
هر که مىخواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکّل نماید.
35- ترقّى، نه درجا زدن
مَنِ اسْتِوى یَوْماهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ، وَ مَنْ کانَ آخِرُیَوْمَیْهِ شَرَّهُما فَهُوَ مَلْعُونٌ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفِ اِّیادَةَ فىنَفْسِهِ فَهُوَ فى نُقْصان، وَ مَنْ کانَ إِلَى النُّقْصانِ فَالْمَوْتُ خَیْرٌلَهُ مِنَ الْحَیاةِ.»:
کسى که دو روزش مساوى باشد، مغبون است، و کسى که دومین روزش، بدتر از روز اوّلشباشد ملعون است، و کسى که در خودش افزایش نبیند در نقصان است، و کسى که در نقصاناست مرگ براى او بهتر از زندگى است.
36- خیر رسانى به دیگران
إِنَّ مِنْ أَوْجَبِ حَقِّ أَخیکَ أَنْ لا تَکْتُمَهُ شَیْئًا یَنْفَعُهُلاَِمْرِ دُنْیاهُ وَ لاَِمْرِ آخِرَتِهِ.»:
همانا واجبترین حقّ برادرت بر تو آن است که چیزى را که سبب نفع دنیا و آخرت اوست،از او پنهان و پوشیده ندارى.
37- پرهیز از شوخى
إِیّاکَ وَ الْمِزاحَ فَإِنَّهُ یَذْهَبُ بِنُورِ إِیْمانِکَ.»:
از شوخى [بىمورد] بپرهیز، زیرا که شوخى، نور ایمان تو را می برد.
38- پند پدیدهها
ما مِنْ شَىْء تَراهُ عَیْناکَ إِلاّ وَ فیهِ مَوْعِظَةٌ.»:
چیزى نیست که چشمانت آن را بنگرد، مگر آن که در آن پند و اندرزى است.
39- رنج نادیده، نیکى را نمی فهمد
مَنْ لَمْ یَجِدْ لِلاِْساءَةِ مَضَضًا لَمْ یَکُنْ عِنْدَهُلِلاِْحْسانِ مَوْقِعٌ.»:
کسى که مزه رنج و سختى را نچشیده، نیکى و احسان در نزد او جایگاهى ندارد.
40- محاسبه اعمال
لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُحاسِبْ نَفْسَهُ فى کُلِّ یَوْم فَإِنْعَمِلَ حَسَنـًا اسْتَزادَ اللّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَیِّئًا اسْتَغْفَرَ اللّهَمِنْهُ وَ تابَ إِلَیْهِ.»:
از ما نیست کسى که هر روز حساب خود را نکند، پس اگر کار نیکى کرده است از خدازیادى آن را بخواهد، و اگر در آن کار بدى کرده، ازخدا آمرزش طلب نموده و به سوى اوتوبه نماید.
درباره این سایت